علیّت در رفتار، در یک پیوستار دو قطبی، از علیّت بیرونی به علیّت درونی قرار دارد.یعنی برای رفتارهایمان یک منبع شخصی یا غیر شخصی می توانیم در نظر بگیریم.
وقتی می گوییم برای «رضای خداوند» این سوال قابل مطرح شدن است که رضای خداوند علّیت بیرونی است یا درونی؟؟!!!
من تصمیم گیرنده هستم یا خداوند تصمیم گیرنده؟؟
خداوند رابطه اش با من چگونه است؟؟
پاسخ دادن به این پرسش بستگی به تعریف ما از خداوند دارد.
ما سه نوع تعریف می توانیم از خداوند داشته باشیم:
1-خداوند مجازات کننده؛ خداوندی که از ترس او کاری یا رفتاری را انجام می دهیم یا نمی دهیم.
2-خداوند معامله گر و تاجر؛ خداوندی که می توان با او معامله کرد؛ تو نیکی کن و در دجله انداز/که ایزد در بیابانت دهد باز
3-خداوند محبوب و معشوق؛ برای رضایت خداوندی که معشوق و محبوب ماست رفتاری را انجام می دهیم. این خدای معشوق، وجودی است که اصلاً از من جدا نیست. چیزی که خدا می خواهد همان چیزی است که من می خواهم. یعنی بین خواست من و خواست خداوند جدایی وجود ندارد؛ من و غیر منی نیست در این حالت.
نیست شو تا هستی ات از پی رسد/تا تو هستی، هست در تو کی رسد
(منطق الطیر عطار)
در این حالت(مقام عشق و عرفان) خداوند علیت درونی می شود. یعنی خداوندی که من و او یکی شده باشیم.
سوال بعدی: حال چرا ما تمایل نداریم خداوند درونی داشته باشیم؟؟!!
چون آنچه که به ما نقش می دهد خودمان هستیم و همۀ مسئولیّت ها با ماست، (هر کاری انجام دهم تحت تاثیر خود و رفتارهای خودم خواهد بود) و بشر به خاطر راحت طلبی ها برای کارهای خود، تمایل دارد منبع و علّت بیرونی پیدا کند.
دکتر جوکار
کلاس انگیزش و هیجان
14 آبان ماه 1391
امید وارم همیشه ملس باشین